سالیان متوالی مزیت رقابتی سازمانها در فرآیند تولید نهفته بود اما در محیط کسبوکار کنونی که با پیشرفت تکنولوژی و بینالمللیشدنبه سرعت در حال تغییر است، توانمندی در توسعه محصول جدید، یکی از قابلیتهای مزیتآفرین محسوب میشود؛ به گونهای که بسیاری از سازندگان طراز اول جهانی با واگذاری امر ساخت و معطوف شدن بر مدیریت طراحی و توسعه محصول و خدمات، رقابت در عرصه جهانی را پیش میبرند. در این بلاگ قصد داریم ضمن معرفی دستهبندیهای مطرح شده برای محصول جدید، 8 گامی که میبایستی تا ورود محصول جدید به بازار طی شود را بررسی نماییم.
محصولی که از دید مشتریان قبلا در بازار نبوده و به تازگی عرضه شده است، جدید نامیده میشود. محصولات جدید ممکن است کاملا نو باشند یا در اثر اصلاح و تعدیل محصولات قبلی یا تحقیق و توسعه ایجاد شده باشد. محصولات جدید عموما در یکی از دسته های زیر قرار میگیرند:
تازگی در مقایسه با محصولات موجود در جهان یعنی محصولاتی که اختراع میشوند، مانند دوربین عکاسی پولارید یا اولین دستگاه چاپ لیزر.
محصولاتی که شرکت برای اولینبار اقدام به تولید آن میکند؛ در حالیکه این محصول برای بازار جدید نیست.
محصولاتی که از طریق گسترش خط تولید ارائه میشوند و برای بازار جدید نیستند.
محصولاتی که بهبود داده شده و میتوانند به عنوان محصول جدید معرفی شوند. در واقع تمام محصولاتی که امروزه دیده میشوند، به نوعی بهبود داده شدهاند.
جایگاهسازی مجدد زمانی رخ میدهد که شرکت جایگاه یا وضعیت یک محصول را در بازار تغییر دهد. این تغییر عمدتا برای مدنظر قرار دادن نیازها و خواستههای مشتریان در آمیخته بازاریابی یعنی محصول، قیمت، مکان توزیع و ترویج اعمال میشود.
توسعه محصول جدید را میتوان به عنوان مجموعهای از فعالیتها که دستورالعمل و سفارشات مشتری، تقاضای بازار و پیشرفتهای تکنولوژیکی با فرآیند طراحی و تولید مرتبط میکند، دانست. اگر فرآیند توسعه محصول را به مسابقهاي شامل سه زمان
تقسیم کنیم، سازمانی برنده واقعی خواهد بود که در این مسابقه، برنده هر سه بخش باشد. به همین دلیل فرآیند توسعه محصول، فرآیند زمان رسیدن به موفقیت نیز نامیده میشود.
مراحلی که بنگاه برای کسب مزیت رقابتی از ارائه محصول جدید میبایستی طی کند، عبارتند از
ایجاد محصول جدید با جستجوی ایدههای جدید آغاز میشود. شناخت پرسونای مخاطب و تکنیکهای تحقیقات بازار در دستیابی به ایدههای جذاب و کاربردی، کمککننده است.
برخلاف مرحله قبل که به دنبال تعداد ایدههای بیشتر بودیم، در این گام، با ارزیابی و پالایش ایدهها، تعداد آنها را کاهش میدهیم تا به مجموعهای از ایدههای خلاقانه، مناسب و قابل انجام دست یابیم. هدف از این مرحله، تشخیص و کنارگذاشتن ایدههاي ضعیف است؛ زیرا هزینههاي توسعه محصول در هر مرحله به طور چشمگیري افزایش مییابد.
دراین مرحله میبایستی از دو نوع اشتباه متداول، اجتناب کنیم:
اشتباه اول، رد شدن یک ایده خوب در حین ارزیابی است. برای جلوگیری از این خطا، نباید دیدگاه بسیار محافظهکارانهای در پیش بگیریم. اشتباه دوم، انتخاب یک ایده ضعیف برای محصول جدید و سرمایهگذاری در اجرای آن است. این اشتباه از یک طرف موجب زیانهاي مادي و از طرف دیگر سبب یأس و نا امیدي کارکنان میشود. اهمیت تحقیقات بازار و تحلیل کارشناسان، در این مرحله مشخص میشود.
پس از تصفیه ایدهها باید آنها را به مفاهیم محصول تبدیل کنیم. تشخیص بین ایده محصول، مفهوم و تصویر یا ذهنیت محصول اهمیت بسیاري دارد. درحقیقت ایده محصول، تصور محصولی است که شرکت گمان میکند میتواند به بازار عرضه کند. تصویر یا ذهنیت محصول، تجسم و برداشتی است که مصرفکنندگان از محصول دارند .
استراتژي بازاریابی از سه قسمت تشکیل می شود:
قسمت اول درمورد اندازه، ساختار و رفتار بازار است؛ یعنی جایگاهیابی براي محصول طراحی شده، بررسی فروش، سهم بازار و تعیین اهداف سود درچند سال اول .
قسمت دوم پیرامون تعیین قیمت، میزان تولید، استراتژي توزیع و بودجه بازاریابی براي سال اول است .
قسمت سوم، پیشبینی فروش بلندمدت و تعیین اهداف سود و استراتژي آمیخته بازاریابی درطول زمان است .
پس از تصمیمگیري درباره مفهوم محصول و استراتژي بازاریابی، مدیریت میتواند عملکرد تجاري پیشنهادي را ارزیابی کند. مدیریت باید با بررسی میزان فروش، هزینه و سود مشخص سازد که آیا به اهداف شرکت نائل میشویم یا خیر. اگر پاسخ مثبت باشد میتوان به توسعه محصول پرداخت.
اگر مفهوم محصول از بررسی تجاري با موفقیت عبور کند باید براي تبدیل به محصول فیزیکی به قسمت تحقیق و توسعه یا مهندسی داده شود. تا این مرحله همه چیز به صورت واژه، تصویر و تصور خام بوده است. از این پس جهش بزرگی در سرمایهگذاري رخ داده و چنانچه اشتباهی در برآورد هزینههاي محصول جدید صورت بگیرد، در آینده به شرکت خسارات زیادي وارد خواهد آمد.
در این مرحله، آزمایش محصول و برنامه بازاریابی آن در موقعیتهاي واقعی بازار اجرا میشود. آزمایش بازار منجر به شناسایی و برطرف نمودن مشکلات و نواقص احتمالی شده و اطلاعاتی را که پیش از معرفی محصول به بازار موردنیاز است برای تصمیمگیرندگان فراهم مینماید. هدف اصلی از آزمایش بازار، قرار دادن محصول در بازار واقعی به صورت آزمایشی است.
با آزمایش بازار اطلاعات کافی براي اتخاذ تصمیم نهایی در مورد اینکه آیا محصول وارد بازار شود یا خیر در اختیار مدیریت قرار میگیرد. اگر شرکت بخواهد محصول را تجاري کند با هزینه هاي گزافی مواجه خواهد شد که میبایستی سود حاصل از فروش، این هزینهها را توجیه نماید.
8 گام معرفی محصول جدید به بازار
اهمیت استفاده از محتوای هوشمند یا داینامیک در دیجیتال مارکتینگ
آشنایی با انواع معماری برند و پیامدهای آن
انواع تحقیقات بازار و فاکتورهای قابل بررسی از طریق تحقیقات بازار